زینتهای ظاهری معرّفی کنند، زن را پابند مد و لباس و آرایش و طلا و زیورآلات کنند، زن را وسیله و دستمایهای برای خوشگذرانیهای زندگی وانمود کنند و عملاً در این راه قدم بردارند، منطق آنها منطقی است که مثل برف و مثل یخ، در مقابل گرمای خورشیدِ مقام معنوی فاطمهی زهرا ( علیها سلام ) ذوب میشود و از بین میرود. اسلام، فاطمه را - آن عنصر برجسته و ممتازِ ملکوتی را - بهعنوان نمونه و اسوهی زن معرّفی میکند. آن زندگی ظاهری او، جهاد او، مبارزهی او، دانش او، سخنوری او، فداکاری او، شوهرداری او، مادری او، همسری او، مهاجرت او، حضور او در همهی میدانهای سیاسی و نظامی و انقلابی و برجستگیِ همهجانبهی او که مردهای بزرگ را در مقابل او به خضوع وادار میکرد؛ این هم مقام معنوی او، رکوع او، سجود او، محراب عبادت او، دعای او، صحیفهی او، تضرّع او، ذات ملکوتی او، درخشندگی عنصر معنوی او، و خلاصه همپایه و هموزن و همسنگ امیرالمؤمنین و پیغمبر بودن او است؛ زن، این است؛ الگوی زنی که اسلام میخواهد بسازد این است. و همهی ما - بخصوص زنهای ما، زنهای این جامعه - باید حقگزار و قدردان رسالت و پیام امام بزرگوار و رهبر و پیشوای فقید عظیمالشّأنمان باشیم که با قیام خود، با حرکت خود، با مطرح کردن حقایق و ارزشها و عظمتهای اسلامی و درخشندگیهای شخصیّتهای صدر اسلام از جمله فاطمهی زهرا ( علیها سلام )، ما را - و بیش از همه