شِعب ابیطالب برده شد، گرسنگی و سختی و رعب و انواع و اقسام شدّتهای دوران مبارزهی مکّه را لمس کرد و بعد هم که به مدینه هجرت کردند، همسر مردی شد که تمام زندگیاش جهاد فیسبیلالله بود و در تمام تقریباً ده سال - قریب یازده سال - زندگی مشترک فاطمهی زهرا و امیرالمؤمنین ( علیهما السّلام ) هیچ سالی، بلکه هیچ نیم سالی نگذشت که این شوهر، کمر به جهاد فیسبیلالله نبسته باشد، به میدان جنگ نرفته باشد و این زن بزرگ و فداکار، همسریِ شایستهی یک مرد مجاهد و یک سرباز و سردار دائمی میدان جنگ را نکرده باشد. پس زندگی فاطمهی زهرا اگرچه کوتاه بود، اگرچه حدود بیست سال - اندکی کمتر یا اندکی بیشتر - زندگی او بیشتر طول نکشید، امّا این زندگی از جهت جهاد و مبارزه و تلاش و کار انقلابی و صبر انقلابی و درس و فراگیری و آموزش به این و آن و سخنرانی و دفاع از نبوّت و دفاع از امامت و دفاع از نظام اسلامی، یک دریای پهناوری از تلاش و مبارزه و کار است؛ و در نهایت هم شهادت. این، زندگی جهادیِ فاطمهی زهرا است که بسیار عظیم و فوقالعاده و حقیقتاً بینظیر است و یقیناً در ذهن بشر - چه امروز و چه آینده - یک نقطهی درخشان و استثنائی است. امّا مقام معنوی این بزرگوار نسبت به مقام جهادی و انقلابی و اجتماعی او، باز بمراتب بالاتر است. فاطمهی زهرا به صورت، یک بشر و یک زن، آن هم زنی جوان است؛ امّا در معنا، یک حقیقت عظیم، یک نور درخشان الهی،