بالاتر از این میداند؛ آن زنی که شأن خود را عزیزتر از این میشمارد که خود را عریان کند و با صورت خود، با موی خود، با بدن خود، چشمِ روندگان را به سمت خود جلب کند و هوس آنها را اشباع بکند و خودش را بالاتر از این میداند؛ آن زنی که خود را در دامنهی آن قلّهای میداند که در اوج آن، فاطمهی زهرا - بزرگترین زن تاریخ بشر - قرار دارد؛ آن زن، زن مسلمان ایرانی است. این زن باید دیگر از این بازیچههای فراهمآمدهی تمدّن غربی و روشهای توطئهآمیز غربی رو بگرداند و به آن بیاعتنائی کند. در رژیم گذشته با اینکه جمع کثیری از زنها، هم بیسواد بودند، هم از مسائل اجتماعی چیزی سرشان نمیشد - یعنی نمیگذاشتند چیزی سرشان بشود - هم به سرنوشت کشور بیعلاقه بودند و اصلاً نمیدانستند که زن میتواند در سرنوشت کشور دخالت داشته باشد، با وجود اینها از لحاظ ظاهرِ شبه اروپایی، گاهی زده بودند روی دست زنهای غربی و اروپایی؛ وقتی کسی نگاهشان میکرد، خیال میکرد که این الان از یک کشور اروپایی و از یک محیط غربی وارد ایران شده؛ دو کلمه که با او صحبت میکردی، میدیدی یک خانم بیسواد یا یک خانم کمسواد است ! ضعف شخصیّت در زن، او را وادار میکرد که بهوسیلهی جلوهگری و چشمها را به سمت خود جلب کردن، برای خودش یک شخصیّت کاذب