را دیدیم و میبینیم که داراى قدرت تحلیل، قدرت سخنورى و آمادهی براى پذیرش مسئولیّت در نظام اسلامى هستند که البتّه این کار باز هم رو به گسترش است و باید پیش برود. و در زمینههاى علمى هم که خود شماها مصداق و نمونهاش هستید و از قبیل شما در رشتههاى مختلف وجود دارند. البتّه من این را همین جا بگویم که رشتهی پزشکى - نهفقط رشتهی زنان - براى خانمها از اولویّت برخوردار است؛ زیرا ما که معتقدیم به وجود یک فاصلهی ارتباطى و آمیزشى - آمیزش اجتماعى - بین زن و مرد، و معتقدیم که نباید بین زن و مرد اختلاط بیقیدوشرط باشد، و معتقد به حجاب هستیم به معناى کامل و واقعى کلمه، نمیتوانیم در مسئلهی پزشکى بیتفاوت باشیم. یعنى به همان تعداد که پزشک مرد داریم، به همان تعداد هم پزشک زن لازم داریم. بگذاریم زنها براى مراجعات پزشکیشان به طبیب زن مراجعه کنند؛ هیچ لزومى ندارد که ما این فاصله را برنداریم. بایستى کارى بکنیم که زنها بتوانند بدون هیچگونه مشکلى به طبیب مراجعه کنند و آن طبیب هم طبیب زن باشد. بعضى از خانمها خیال میکردند که بایستى اگر زن درس میخواند، فقط در رشتهی زنان - بیماریهاى ویژهی زنان و مسئلهی زایمان - درس بخواند؛ درحالیکه نه، طبیب قلب، طبیب داخلى، طبیب اعصاب، طبیب چشم و انواع و اقسام رشتههاى تخصّصى پزشکى را خانمها موظّفند که دنبال بکنند؛ این فریضه است؛ امروز این تکلیف براى زنها بیشتر از مردها است. اگرچه در جامعهی ما آموزش