بیانات سال 1368


قضاوت کنند نسبت به این قضیّه. یک وقت کلّاً آدم میگوید که خدا پشت سر ما است، خدا به ما کمک میکند؛ خب، نوعِ کمک الهى مختلف است. امّا [ اینکه ] آن مرد حکیم، این‌جور، با این صراحت، با آن ذهن والا ‌ - که همه‌ی دقایقِ ارتباطات امور را میدید؛ امام آدم تصادفى و این‌جورى نبود که یک چیزى را حمل بر تصادف بکند و بگوید حالا این‌جورى پیش آمد؛ نه، آدم دقیقِ ظریفى [ بود ] که همه‌ی جزئیّات ارتباطات مسائل را میدید و بالاتر از اینکه مشاهده کند، پیش‌بینى میکرد - با این اندازه هوشمندى، بگوید که مثل اینکه یک دستى از اوّل انقلاب دارد ما را هدایت میکند [ عجیب است ]. این واقع قضیّه است. حالا حقیقت مطلب این است که بنده هم در طول این ده سال، در حدّ ادراک خودم و دخالت خودم در قضایا ‌ - و در این چند ماه بعد از رحلت حضرت امام، بیشتر - این معنا را احساس میکنم. این تا وقتى است که ما رابطه‌ی خودمان با خدا و نحوه‌ی ایمان و عمل خودمان را نسبت به مسائل الهى تنظیم کنیم و به این مسئله ‌ - یعنى مسئله‌ی ایمان اسلامى و تعهّد اسلامى - و انجام تکلیف، بها بدهیم؛ کارى که میخواهیم بکنیم، در درجه‌ی اوّل برایمان انجام تکلیف [ باشد ]. شما آقایان چون واقعاً عناصر مهمّ نظام و برجستگان نظام هستید، این جهت را در نظر داشته باشید؛ هر اقدامى که میخواهد انجام بگیرد، هر حرفى که میخواهد زده بشود، هر انتصابى که میخواهد بشود، تکلیف را در نظر بگیرید؛ تکلیفى

«5»