خب، پس این جلسه به قصد این تشکیل شده که ما یک قدرى با هم باشیم. برنامه هم برنامهی سخنرانىِ به آن معنا نیست. من از جناب آقاى هاشمى درخواست کردم که یک قدرى مفصّلتر صحبت کنند؛ ایشان قصد داشتند یک ربع، بیست دقیقه صحبت بکنند. خود من هم همینجور. واقعاً قصد این نیست که بنشینیم اینجا یک سخنرانیاى ایراد بکنیم. همه جا و همیشه میشود سخنرانى ایراد کرد؛ قصد چیز دیگرى است. قصد این است که - یک عدّه رفیق، یک عدّه همکار، یک عدّه دوست که همینطور که من دارم شماها را نگاه میکنم، غالباً هم کسانى هستید که در طول این سالیان متمادى همه با هم بودهاید، همه با هم بودهایم و این راه طولانى را، این پیچوخمها را، این گردنهها را پشت سرِ آن راهبرِ واردِ قوىّ بیدارِ حقیقتاً استثنائى، با هم طى کردهایم؛ شبها، روزها، سختیها، شادیها، فتحها، شکستها؛ حالا هم همین مجموعه دارید کشور را اداره میکنید - این جمع باید با هم باشند، باید با هم کار کنند، باید با هم صادق باشند. ما میخواهیم این را توصیه کنیم، این را تأکید کنیم، به تحقّق این کمک کنیم. من بهتنهایى هم در این قضیّه مسئول نیستم؛ یکایک شما مسئولید. یک چنین اجتماعى از مسئولین نظام خیلى میتواند در این جهت کارساز و کارآمد باشد. امّا حالا که قرار است صحبتى بکنیم، آن نکاتى که من به ذهنم رسید که عرض بکنم، اوّل مضمون این آیهاى