میداد، با قصد قیام لله بود. و تنها همین یک چیز هم بود که موجب شد به دست آن بزرگوار - که قطعاً مرتبهی تالىِ ( ۱۰ ) پیغمبران و ائمّه بود - یک معجزه اتّفاق بیفتد. این چیزى که اتّفاق افتاده، یک معجزه است. این تحوّل عظیم جهانى به دنبال انقلاب اسلامى، یک معجزه است. این معجزه به دست امام اتّفاق افتاد و امام هم با تکیه به « اَن تَقوموا لِله » توانست این کار را بکند. مطلب این است. در ارزیابى این کارى که به دست امام و با تکیه به قیام لله اتّفاق افتاده، بهتر این است که من وارد بحث نشوم؛ چون حقیقتاً آنقدر قضیّه عظیم است و حرف زیاد است که مشکل بتوان حقّ سخن را اداء کرد. من همینقدر به شما بگویم: برادران ! شماها میدانید، کتاب خواندهاید، تاریخ خواندهاید، سالهاى متمادى است که روال حرکت عالم به سمت دورى از معنویّت و دین است. چند قرن است که دنیا دارد اینجور حرکت میکند و این البتّه دلایلى دارد، چیز ناشناخته و مجهولالعلّهاى هم نیست. در این دویست سال اخیر - که دویست سالِ اوج پیشرفتهاى صنعتى و علمى است؛ یعنى قرن نوزدهم که اصطلاحاً قرن روشنفکرى و قرن انسانگرایى و مانند اینها است و قرن بیستم - حرکت، با سرعت به سمت بیدینى بوده، به سمت جدا شدن از معنویّت بوده؛ یک مقدارِ این سِیر، سِیر طبیعى است و بهطور طبیعى لازمهی آن چیزهایى که پیش آمد، همین بود؛ یک مقدار [ هم ] حرکت ارادى و از روى برنامهریزى بوده. تمام دستگاههاى قدرت عالم به این نتیجه رسیدند که باید دین را