بیانات سال 1368


هست و خواهد بود - بمراتب راه طولانی‌تر و دشوارتر و طی‌نشدنی‌ترى است از آن راهى که ما امروز داریم به آن نقطه‌ی مطلوب؛ یعنى یک کشور آبادِ آزادِ عادلانه‌ی مرتّبِ خوبِ اسلامىِ پُرتپشِ پُرحرکتِ آبرومندِ عزیز و امثال اینها؛ این راه خیلى از آن راه نزدیک‌تر است، خیلى رفتنی‌تر است، خیلى شدنی‌تر است، ابزارش خیلى دراختیارتر است. برادران ! ما میتوانیم این راه را برویم؛ امّا همان شرط را دارد: اَن تَقوموا لِله. ما هم بلد نبودیم؛ ما مردم، بلد نبودیم؛ باید اعتراف کنیم؛ آن مرد قیام ‌لله‌ را به ما یاد داد؛ و دست ما را گرفت و آنجایى که لازم بود براى خدا قیام کنیم، بلندمان کرد. خدا به او این قدرت را داده بود. از حالا به بعد هم فقط قیام ‌لله‌ میخواهد. عرض من این است، خلاصه‌ی حرف من این است: باید براى خدا کار کنیم، براى خدا حرف بزنیم، براى خدا اقدام کنیم، براى خدا انتقاد کنیم، براى خدا تعریف کنیم، براى خدا دشمنى کنیم، براى خدا دوستى کنیم، براى خدا بنویسیم و بگوییم، و نگوییم و سکوت کنیم براى خدا. واقعاً آن چیزهایى را که در انگیزه‌ی خدایى داخل میشود و گاهى ما را هم فریب میدهد، کنار بگذارید. امروز روزى نیست که ما دیگر در مقابل نفْس خودمان فریب بخوریم. اگر این قیام ‌لله‌ نشد، انحراف راه به سمت یک چیز معمولى در دنیا پیش خواهد آمد؛ این براى ما جاذبه ندارد. یعنى هیچ جاذبه‌اى ندارد که ما بخواهیم یک دولتى، یک حکومتى، یک

«10»