بیانات سال 1368


طبیعى باشد؛ این همان اراده‌ی الهى است. این همان « لِیُظهِرَه عَلَی الدّینِ کُلِّه » است. این شوروى است؛ شما ملاحظه کنید، هفتاد سال در ماوراء قفقاز ،( ۳ ) اسم اسلام آورده نشده. ما علمائى اهل همین ایروان و نخجوان و باکو و لنکران و اینها داشتیم که ‌ - دوستان ما بودند، دوستان پدرم، ما کسانى را می‌شناختیم ‌ - اینها یا خودشان و یا خانواده‌هایشان، زمان لنین و استالین از ترس جانشان فرار کرده بودند. و تعداد کثیرى از قبیل آنها در آنجا کشته شدند. امروز شما می‌بینید اسلام سر بلند کرده؛ با این عظمت، با این وضوح. من واقعاً دست قدرت الهى را میبینم که دارد اسلام را در عالم محقّق میکند و خدا را شکر میکنیم که این را به ما شناساند. واقعاً در این راه خستگى وجود ندارد؛ ناامیدى وجود ندارد. خب، ‌الحمدلله‌ همین‌طور که گفتید، انقلاب در اطراف عالم عناصرى دارد که از روى دل، از او دفاع میکنند؛ اینها را هم که ما نساختیم؛ ما اصلاً در ساختن آنها تأثیر نداشتیم؛ اینها را خدا ساخته و خودش دلهایشان و روحهایشان را قوى کرده. علی‌ای‌حال امروز در دنیا، ما یک جبهه‌ی عظیمى هستیم و دستهایمان در دست هم است و روزبه‌روز هم داریم قوی‌تر میشویم. از هیچ‌چیز نباید بترسیم و نمیترسیم. البتّه بین خودمان و خدا را باید اصلاح کنیم؛ در این شکّى نیست. همین‌طور که شما گفتید، باید وحدتمان را ‌ - مخصوصاً ما در ایران و در داخل خودمان - حفظ کنیم. و من دائماً به مسئولین کشور و دست‌اندرکاران امور

«3»