صحنهی درگیرى تا کجاها امتداد دارد و به کجا خواهد رسید. من عرض میکنم، در مواجههی قدرتهاى مسلّط عالم با انقلاب و نظام جمهورى اسلامى، مسئله، اسلام است؛ مسئله، اسلام خالص و پیراستهی از تحریفهاى ایادى خودِ استکبار جهانى است. براى ما هم مسئله، اسلام است؛ براى دشمن ما هم مسئله، اسلام است. ما بهخاطرِ اسلام با استکبار مواجهیم؛ هدف استکبار جهانى هم - یعنى در رأسْ آمریکا، و در ذیلْ همهی دستگاههاى شیطانى مسلّط عالم یا حتّى دستگاههاى غیرمسلّطى که براى منافع استکبار کار میکنند - در مواجههی با ایران اسلامى، فقط اسلام است و بس؛ هیچ مسئلهی دیگرى در میان نیست. ما براى حیات طیّبهی اسلامى، نهفقط براى خودمان [ بلکه ] براى بشریّت مبارزه میکنیم. معناى این حرف این نیست که ما میخواهیم لشکرکشى بکنیم تا ببینیم ایادى استکبار در کجا حیات طیّبهی بشرى را نقض کردند، آنجا بجنگیم؛ این جنگ، از این مقوله نیست. ما در پایگاه اسلام سعیمان این است که ثابت کنیم بشریّت در زیر سایهی سنگین خبیثِ حاکمیّتِ کنونىِ استکبار بر عالم رنج میکشد و روزبهروز به بدبختى نزدیکتر میشود. و اسلام میتواند بشر را نجات بدهد؛ ما این را ثابت کردهایم و ثابت خواهیم کرد که اسلام میتواند با قدرتهاى بزرگ عالم مواجه بشود و میتواند نظم ظالمانهی دنیا را به هم بزند. استکبار هم روى همین حسّاسیّت دارد. هر ملّتى، هر دعوتى، هر نظامى که فرهنگ سلطهی جهانى را قبول کند، استکبار میتواند با آن بسازد؛ با آن