ایمانىِ ناشى از یک ملّت یعنى چه. ملّت ما این را در خلال عمل نشان داد؛ این بسیجهاى عظیمى که مردم ما شدند و نیروى تمامنشدنیاى که این ملّت تا لحظهی آخر از درون خودش جوشید، حتّى نیروهاى مسلّح را هم قوى کرد و آنها را مستحکم کرد و به آنها روحیه داد و به آنها توان حقیقى داد. و نیروهاى مسلّح ما هم تشکیلاتى هستند متشکّل از خود این ملّت. بنابراین همان نیرو در آنها هم هست. ما سازماندهى نیروهاى رزمیمان بایستى حاکى باشد از قدرت ملّت؛ قدرت ملّت را نشان بدهد. و امروز ما این را از شما میخواهیم. مسئولین ارتش و سپاه بدانند که این، مسئولیّت غیر قابل تخلّف آنها است. امروز ارتش و سپاه باید خودشان را هرچه میتوانند قوى کنند؛ و « هرچه » یعنى بینهایت؛ چون شما میتوانید خودتان را بینهایت قوى کنید. نگویند از ما پشتیبانى کنید - پشتیبانى لجستیک و مالى و پولى و غیره - تا ما قوى بشویم؛ نه، طبیعى است که مسئولین یک کشور همهی امکاناتشان در درجهی اوّل متعلّق به نیروهاى نظامى است و هرچه در بنیهی کشور امکان داشته باشد، نیروهاى مسلّح پشتیبانى خواهند شد. و در جنگ هم نشان داده شد؛ شما دیدید ما چند سال، تقریباً همهی امکانات کشور را تا آنجایى که میسور بود، در اختیار نیروهاى مسلّح گذاشتیم. الان هم همانجور است و همانجور هم خواهد بود؛ [ امّا ] هیچگونه تحرّکى از طرف شما - که سپاه و ارتش هستید - باید متوقّف نمانَد به اینکه از شما پشتیبانیاى را که مورد نظر شما است بکنند؛ نه، آن مقدارى