که ممکن است، آن مقدارى که لازم است، پشتیبانى میشود؛ [ لکن ] شما تلاش خودتان را بکنید. امروز وسوسهها در مورد ارتش و سپاه تمام شده. نمیگویم بکلّى تمام شده؛ امّا وسوسهاى که گیرا باشد، دیگر وجود ندارد؛ چون از طرف مسئولین حرف کامل و قاطع زده شده و حتّى خطوط ریز تقریباً معیّن شده. ما یک هیئتى را مأمور کردیم که نشستند و تقریباً خطوط ریز بین ارتش و سپاه را بحث کردند و مورد تبادل نظر قرار دادند؛ و ما به نقاط نهایى تقریباً داریم نزدیک میشویم یا نزدیک شدهایم. از نظر بنده تقریباً اصول و کلّیّات روشن است؛ [ ولى ] جزئیّات را گفتم آقایان بنشینند، بحث کنند، پیدا کنند و بررسى کنند. در این زمینهها هیچگونه ابهامى وجود ندارد و وسوسهاى نباید باشد. اگر از کسانى که در ارتش و سپاه هستند - بخصوص آن کسانى که در ردههاى نسبتاً بالاى ارتش و سپاه هستند - چیزى شنیده بشود، قطعاً قابل قبول و قابل پذیرش نیست. اگر کسى بگوید من امنیّت شغلى ندارم، باید اشکال را در خودش جستجو کند؛ باید دید در درونش چیست که احساس امنیّت نمیکند. اگر کسى بگوید من آیندهی سازمان خودم را نمیدانم، باید دید ایراد در ذات او چیست؛ آن را باید پیدا کرد؛ وَالّا آینده روشن است، کاملاً واضح است. وجود این دو سازمان رزمى براى حفظ این کشور و این انقلاب لازم است؛ باید کار کنند، باید هم در آن محدودههایى که مشخّص شده، با هم همکارى کنند.