بیانات سال 1368


از مدارس دینى شروع شد ‌ - هم در آسیا این‌جور کشورى داریم، هم در آفریقا - لکن بعد که حرکات رشد پیدا کرد، چون در میان مذهبیّون یک قوّت رهبرىِ کافى وجود نداشته، دیگران آمدند و امور را قبضه کردند و خط را از حالت مذهبى، بردند به سمت لامذهبى. تقریباً هیچ نقطه‌اى از دنیا که در آن انقلاب شده باشد، بنده سراغ ندارم که از این « کلّى » خارج باشد؛ [ ولى ] در کشور ما این‌جور نشد؛ انقلاب از خانه‌ی مذهب ‌ - از مسجد و مدرسه‌ی دینى - آغاز شد، و روزبه‌روز جهت‌گیرى مذهبى در انقلاب افزایش پیدا کرد، و نقش مذهب و ارزشهاى معنوى آن‌قدر قوى شد که کسانى را به میدان انقلاب کشاند که معمولاً در هیچ انقلابى این‌جور آدمها به میدان نمی‌آیند؛ افراد مسن را و حتّى افراد بی‌خبر از مسائل سیاسى را ‌ - آدمهایى را که در شهرها و روستاهاى دورافتاده زندگى میکنند - به میدان انقلاب و مبارزه کشاند. علاوه‌ی بر این، این روحیه‌ی مذهبى در این انقلاب کارى کرد که کمترین ضایعه در دوران انقلاب به وجود بیاید؛ این نکته‌ی مهمّى است که اگر کسانى در انقلابهاى مادّى دنیا ‌ - مخصوصاً انقلاب اکتبر کشور روسیه - مطالعه کرده باشند، معناى این مطلب را خیلى خوب میفهمند. آنجاهایى که انقلابى بر اساس لامذهبى به وجود آمده، در هنگام شکوفایى انقلاب و اوج نهضت انقلابى، ضایعات فراوانى ایجاد شده؛ چون مردمى که تحت هیچ قانونى و قاعده‌اى و ضابطه‌اى نیستند و نظامى را از بین برده‌اند که هنوز هم چیزى جایگزین آن نشده، قاعدتاً

«4»