بیانات سال 1368


همه‌ى کینه‌توزى‌ها و دشمنى‌هاى شدیدى که از هر سو آن را احاطه کرده بود، مسیر خود را ادامه داد بلکه حتّى به لطف خداوند، برخلاف همه‌ى تحلیل‌ها، روزبه‌روز نیرومندتر و پُرصلابت‌تر نیز شد. این انقلاب اسلامى، تنها تغییرى در نظام سیاسى و اجتماعى یک کشور و یا سرنگونى یک رژیم و جایگزینى آن با رژیمى دیگر نبود بلکه نقطه‌ى عطفى در روند تاریخ معاصر بود. این روند که به سوى مادّیگرى و از بین بردن ارزشهاى معنوى و اخلاقى و کنار گذاشتن دین و تثبیت سلطه‌ى نیروهاى افسارگسیخته‌ى مادّى و تمرکز قدرت در دست طاغوتهاى نظام سلطه‌ى جهانى پیش میرفت، در اثر انقلاب اسلامى، جهت‌گیرى خود را به سوى شکوفایى معنوى و پیوند با دین و شکل‌گیرى حکومتهاى مردمى و متزلزل شدن پایه‌هاى سلطه‌گرى طواغیت جهان و در هم فروریختن کاخ نظام استبدادى و الحادى و غیرانسانى، تغییر داده است. از این روى، این انقلاب فرخنده گرچه به مقابله با نظام اجتماعى و سیاسى هیچ کشورى برنخاسته امّا با نظام سلطه‌گر جهانى قاطعانه درگیر است. این انقلاب، تنها با رژیم خودکامه و فاسد حاکم بر ایران مبارزه نکرده بلکه با موجودیّت فاسد نیروهاى خودکامه‌اى که دشمن ملّتهایند نیز به مبارزه برخاسته است. بدیهى است که این به معناى اعلان جنگ علیه حکومتها و رژیم‌هاى فاسد و ستمگر نبوده بلکه به معناى گسترش موج بیدارى در سطح جهان و زنده شدن امید در دل ملّتها است. به همین جهت نیروهاى استکبارىِ متّکى به سرکوب و ثروت

«26»