پیدا بشود. نقاط مثبت در جامعهی روحانیّت که جامعهی علمى شیعه است، چند چیزِ روشن است: یکى علم است، یکى زهد - بیاعتنائى به دنیا - است، یکى شجاعت است در مقابل قدرتها و در مقابل زور، یکى اتّصال به تودهی مردم است؛ که هیچ فرقهاى از فِرَق روحانى در عالم، این خصوصیّت آخر را مثل روحانیّت ما نداشتهاند، الان هم ندارند؛ مردمى بودن، درد مردم را احساس کردن، براى مردم دل سوزاندن و کار کردن، به دشمنان مردم نزدیک نشدن؛ اگر این خصوصیّت نبود، اطمینان مردم به روحانیّت جلب نمیشد که به خیابانها بیایند و آنجور جان خودشان را در راه آرمانهاى این انقلاب در معرض خطر قرار بدهند. اینها خصوصیّات مثبت روحانیّت است؛ اینها را بشدّت حفظ کنیم. حوزههاى علمى کانون علم باید بمانند. و هرچه در توان ما است، باید علم را خالصتر، صافیتر و از زوائد پیراستهتر کنیم. این حرکتِ به سمت ترتیب برنامههاى علمى حوزههاى علمیّه، یک حرکت واجب است؛ [ اگر ] این نباشد، علم پیشرفت نخواهد کرد. علم مثل درختى است که یکى از موجبات رشد آن، هرس کردن است، زوائد آن را چیدن است، اجازهی رشدْ به شاخههاى زیادى و بوتههاى مزاحم ندادن است. این مسئلهی اوّل. و مسئلهی دوّم که به همین اندازه اهمّیّت دارد و بارها امام بزرگوارمان تکرار میکردند و بارها گفته شده،