بیانات سال 1368


خود دانستن انقلاب و جانانه دفاع کردن؛ همچنان که در این چند سال نشان دادند: آن در صحنه‌ی نظامى و جبهه و شهداى روحانیّت و جوانهاى تفنگ‌به‌دوش و آرپی‌جی‌به‌دوش و لباس‌بسیج‌پوشیده و به‌خون‌خودغلتیده، آن در صحنه‌ی سیاسى، آن در صحنه‌ی تبلیغاتى، آن در صحنه‌ی تربیت نیروها در حوزه‌هاى علمیّه و بخصوص در حوزه‌ی مبارکه‌ی قم؛ در این چندساله بوده‌اند، در آینده هم باید باشند؛ با حجم بیشتر، با کیفیّت بالاتر، با دلسوزى چند برابر. این یک دید و نگاه است که هم مردم متوجّه این حقیقت هستند و باید باشند، و هم روحانیّون. یک نگاه دیگر این است که روحانیّون و بخصوص بیدارترها، بصیرترها، دلسوزترها ‌ - که بحمدا‌لله‌ در قشرهاى مختلف روحانى، این خصوصیّات بِوفور پیدا میشود ‌ - ببینند شرایط تأثیر کامل حضور روحانیّت براى انقلاب و پیشرفت هدفهاى انقلاب چیست، آن شرایط را تأمین کنند؛ آفات چیست، از آن آفات پیشگیرى کنند و اگر هست، رفع کنند. این جدّى است؛ یک شعار نیست؛ این یک حرکتى است که اگر شد، پیروزى تداوم پیدا خواهد کرد و روزبه‌روز بر اوج اسلام، بر قدرت جمهورى اسلامى و بر سعه‌ی میدانِ این نداى ملکوتى در عالم افزوده خواهد شد. اگر نشد، مشکلات و موانع و خداى ناخواسته ناکامى پیش خواهد آمد؛ آن هم براى اسلام و براى مسلمین در سطح جهان؛ این‌قدر مسئله حسّاس است. باید دید روحانیّت چه کرد و چگونه شد که توانست یک نهضت به این عظمت را از راهى به این دشوارى عبور بدهد و به نقطه‌اى بدین سرافرازى برساند.

«5»