همهی رهبرها نمیتوانند این کارها را بکنند. مکرّر عرض کردهایم که در خیلى از مناطق دنیا انقلابها با نَفَس دین شروع شد، امّا بهخاطر ضعف رهبرى، از دین فاصله گرفت؛ گاهى ضدّ دین شد. در تاریخِ خودمان در نهضت مشروطیّت دیدیم که روحانیّون آمدند یک حادثهی بزرگ را - یعنى نظام مشروطیّت را - در کشور ایجاد کردند و پایان دورهی استبداد را تدارک دیدند؛ [ امّا ] بعد همین مشروطیّت، شد یک پایگاهى براى ضدّیّت با دین و با روحانیّت ! هنوز هیچچیز نشده، روزنامههاى صدر مشروطیّت شروع کردند به نام آزادى، دین را کوبیدن؛ تا جایى که یکى از شخصیّتهاى روحانیاى که جزو پیشروان مشروطیّت بود - مرحوم حاج شیخ فضلالله نورى - در مقابل آن مجلس و آن مشروطیّت ایستاد و به شهادت هم رسید. اگر روحانیّون به آینده به چشم یک میدان کار نگاه نکنند و برایش برنامهریزى نکنند و آفات راه را از سر راه برندارند، دنبال این غفلتْ ضربه است؛ در این هیچ شکّى نیست؛ اگر روحانیّون آینده را با چشم باز و بصیر نگاه کنند و خودشان را براى ادامهی حمل این بار آماده کنند و وظایف خودشان را پیشبینى کنند و خودشان را آمادهی عمل به آن بکنند، اسلام - آن هم در سطح جهان - روزبهروز قوّت خواهد گرفت؛ در این هم هیچ تردیدى نیست. همین حرکتى که امام بزرگوارمان کرد، امروز دنیا را در یک کورهی عظیم التهاب انداخته و دارد شرق و غرب را دُور خودشان میچرخانَد. این حوادث دنیا - بعضى مستقیم و بعضى غیرمستقیم - به انقلاب اسلامى ما مربوط