بیانات سال 1368


این بزرگوار، محور اصلى براى تجمّع همه‌ی آحاد مسلمان در همه‌ی دوره‌هاى اسلامى است. هیچ نقطه‌ی دیگرى در مجموعه‌ی دین وجود ندارد که این‌طور از همه‌ی جهات ‌ - هم جهات عقلى، هم جهات عاطفى، هم جهات روحى و معنوى و اخلاقى - مورد قبول و توافق و تفاهم همه‌ی فِرَق مسلمین و آحاد مسلمین باشد. این نقطه‌ی مرکزى و محورى است. قرآن و کعبه و فرایض و عقاید، همه مشترکند؛ امّا هر کدام از اینها یک بُعد از شخصیّت انسان را ‌ - اعتقاد را، یا محبّت را، یا گرایش روحى را، یا حالت تقلید و تشبّه را، یا تخلّق ( ۳ ) عملى را - به خود متوجّه میکند. وانگهى در میان مسلمانها، غالبِ این چیزهایى که گفته شد، با تفسیرهاى مختلف و با دیدگاه‌هاى مختلف، مورد توجّه است؛ [ امّا ] آنچه همه‌ی مسلمانها بر روى آن ‌ - از لحاظ فکر و اعتقاد، و مهم‌تر [ از آن ] از لحاظ عاطفه و احساس - وحدت و تفاهم و اشتراک دارند، وجود مقدّس پیغمبر خاتم و نبىّ اکرم، حضرت محمّدبن‌عبدا‌لله‌ ( صلّى ا‌لله‌ علیه و آله و سلّم ) است. این نقطه را باید بزرگ شمرد؛ این محبّت را باید روزبه‌روز بیشتر کرد؛ این گرایش معنوى و روحى به این وجود مقدّس را در ذهن مسلمین و در دل آحاد مردم باید تشدید کرد. و شما می‌بینید که در تهاجم فرهنگى به اسلام و در توطئه‌ی فرهنگى، یکى از آن قسمتهایى که مورد توطئه‌ی خباثت‌آمیز دشمن قرار میگیرد، همین وجود مقدّس آن بزرگوار است که در این کتاب شیطانى ( ۴ )

«4»