آموزش قرار بدهید؛ اینجا یاد بگیرند. انضباط در داخل نیروها، انضباط واقعى و عمیق باشد، نه انضباط صورى محض. البتّه انضباط صورى هم لازم است؛ امّا انضباط یعنى هر فرمانبرى خودش را ملزم بداند - ملزم اخلاقى و وجدانى - که فرمان فرمانده را عمل بکند؛ نه اینکه فقط در مدّ نگاه او و تا آنجایى که چشم او میبیند؛ بلکه همان جایى که چشم او هم نمیبیند، فرمان او باید عمل بشود؛ انضباط به معناى واقعى. سازماندهى به شکل دقیق و عمیق که بحمدالله در ارتش بوده؛ خوب هم بوده، الان هم خوب است. سازماندهى در ارتش ایرادى ندارد؛ امّا حفظ این سازماندهى با انضباط [ ممکن است ]؛ کمربند انضباط را دُور این یگانهاى عمده و غیر عمده بیندازید و اینها را محکم نگه دارید. یک ذرّه بیانضباطى و بینظمى در خطوط، فاجعهآفرین است. حضور شماها در یگانهایتان واجبِ واجب است. واجبترین کارها حضور شماها است. فرمانده لشکر، تا سطح گردان و گروهان جلو برود، مرتّب سرکشى، بازرسى، نگاه [ بکند ]. نَفَس شما به آنها بخورد، خود این یک عالم کار میکند. همهاش این نیست که بروید به آنها پول بدهید. بعضى میگویند: من شب عیدى [ پیش نیروها ] دست خالى بروم ؟ خب بله. شما خیال میکنید همهی مسائل و مشکلات را پول حل میکند، یا همهی اشکالات از کمپولى ناشى میشود ؟ نه، او آنجا، در مرز، در چهار قدمى دشمن نشسته، احیاناً یک رادیوى یکموج هم دم دستش است؛ او اصلاً نمیداند در دنیا چه هست، چه کسى هست، شما اصلاً وجود خارجى دارید یا ندارید،