بیانات سال 1368


عادّى نیست؛ همه‌ی اینها دست آن کسانى است که دارند پشت پرده را اداره میکنند. ما راجع به اینها بحثى نداریم و نمیخواهیم صحبتى بکنیم. در یک چنین کشورى که تفکّر سران آن، تفکّر قاچاقچیگرى است، دفاع کردن از مرزهاى این کشور، البتّه یک هدفى است، امّا دفاع کردن از نجات این کشور از آن‌چنان سیستمى، هدف بالاتر و هدف باارزش‌ترى است. اگر یک نظام در کشورى دارد به سمت تعالى و فضیلت اخلاقى و معنوى و رستگارى انسان میرود ‌ - مثل نظام اسلامى در کشور ما در حال حاضر؛ که امروز هدف در کشور ما رستگارى انسان و نجات انسان از همه‌ی ناراحتی‌ها و از همه‌ی رنجها است - ارزش و والایى هدفِ حراست و حفاظت از این نظام و دفاع از یک چنین نظامى، بیشتر و بالاتر از صِرف دفاع از مرزها است؛ اینها میشود هدفهاى زندگى؛ [ اینکه ] انسان تلاش کند براى اینها، تلاش کند براى کسب رضاى خدا و جلب رضاى خدا، تلاش کند براى اینکه وظیفه و تکلیف دینى خودش را انجام بدهد ‌ - که بالاخره پس از این زندگى کوتاه مادّى، همین براى انسان میماند - اینها باارزش است. لذا در کلمات امام بزرگوارمان ‌ - که یک مرد حکیمى بود؛ ایشان صرفاً یک روحانى متخصّص در امر فقه و اصول و حکمت و فلسفه نبود، بلکه شخصاً و روحاً یک انسان حکیم و بزرگ‌اندیش و بلنداندیشى بود؛ ما آدمهاى بزرگْ زیاد دیده‌ایم، شرح حال بعضى از آنها را هم در کتابها خوانده‌ایم، با انواع و اقسام شخصیّت‌هاى روحانى و علماى

«5»