بیانات سال 1368


باشد؛ بحمدا‌لله‌ اختلاف عمیق و بنیانى در جامعه‌ی ما نیست؛ آنچه هست، سطحى است؛ آنچه هست، حائز اهمّیّت نیست و در این حدها مضر نیست؛ امّا آنها این‌جور وانمود میکنند که اختلافات بین مسئولین جمهورى اسلامى، اختلافات عمیقى است؛ جنگ قدرت هست؛ همان چیزى که بین خودشان هست؛ همان چیزى که در دنیاى استکبار هست را به ما نسبت میدهند؛ بدروغ و خلاف واقع. در میان مردم ما امید به آینده هست. دلها آینده را روشن می‌بینند. ما یازده سال سخت‌ترین بخش این راه را طى کرده‌ایم؛ چرا به آینده امیدوار نباشیم ؟ و لذا مردم ما امیدوارند؛ به دولت امیدوارند، به برنامه‌ها امیدوارند، به مجلس امیدوارند، به قوّه‌ی قضائیّه امیدوارند، به نیروهاى نظامى و انتظامى امیدوارند، احساس قدرت میکنند و میدانند در آینده قوی‌تر هم خواهند بود؛ این احساس مردم ما است و احساس به‌جایى هم هست، باید هم مردم امیدوار باشند. این راهى که ما داریم [ در آن ] حرکت میکنیم، راه امید است؛ زیرا که راه خدا است، راه قوانین طبیعت است؛ آنها [ هستند که ] برخلاف حقّند و باید از آینده نومید باشند؛ ما برطبق قوانین الهى و قوانین طبیعى داریم حرکت میکنیم. این قوانین طبیعى، همان قوانینى است که علی‌رغم صدها سال ‌ - شاید حدود دو قرن یا بیشتر - تلاش دشمنان اسلام و دین براى اینکه دین را از صحنه خارج کنند، آن تلاشها را خنثى کرد و امروز دین در دنیا مطرح است؛ حکومت دینى در این نقطه‌ی حسّاس عالم به وجود آمد و امروز دین در دنیا شده

«10»