خب در یک چنین نظامى - با یک چنین کشورى، با یک چنین مردمى، با احتمالاتى براى دفاع و براى وجود تهدید - لازم است که یک جا با دید بلندمدّت همهی مسائل را ملاحظه کند، در نظر بگیرد و رفتار کلّى نیروهاى مسلّح را آنجا طرّاحى کند. آنجا همین ستاد فرماندهى کلّ قوا است و نه دستگاههاى دیگرى که وجود دارند. این ستاد را باید آماده کنید براى این مقصود، که این مقصود - این هدایت عمومى و کلّى - از مقصود اوّلى هم حتّى مهمتر است؛ سازمانهاى مسلّح - مثل بقیّهی سازمانها - غالباً در جهت اهداف سازمانى خودشان و غالباً اهداف نزدیک فکر میکنند و حرکت میکنند و عمل میکنند؛ این شما هستید که بایستى دیدهاى آنها را هم حتّى دوربُرد کنید؛ خودتان به بلندمدّت نگاه کنید و طرّاحى کنید، و اینها را مرتّباً هدایت کنید تا به آن سمتى که طرّاحى شده، حرکت کنند: در آموزششان، در سازماندهیشان، در طرّاحیهاى عملیشان و در همهچیز دیگرشان. این دو هدف عمده [ است ]. طبعاً دستگاهى هم باید داشته باشید براى اینکه ببینید آیا این مصوّبات در نیروهاى مسلّح درست اجرا میشود یا نه، که این هم یک هدف سوّمى به حساب میآید. ستاد را باید براى این معنا آماده کنید. ستاد فرماندهى کل، یک چیز تکرارى و موازى ستاد مشترک ارتش و ستاد سپاه نیست - چه قبل از آنها و چه بعد از آنها - نه؛ همانطور که گفته شد، از لحاظ سلسلهمراتب، چیزى است برتر و فراتر از آن دو ستاد و از لحاظ مأموریّت داراى