بیانات سال 1368


بکند؛ مثلاً حفظ قرآن، ولو نه به‌صورت برنامه ‌ - چون شما بیش از برنامه درحقیقت درس دارید و شاید اگر حفظ قرآن به شکل برنامه‌اى باشد، مشکلاتى را ایجاد کند - لکن به شکل یک امتیاز. فرضاً این گفته بشود که اگر مثلاً در این دوره یا در این ثلث یا در این سال، کسى این مقدار قرآن حفظ کرد، این امتیاز را خواهد داشت ‌ - یا امتیازِ نمره فرضاً یا امتیازهاى دیگر؛ [ یعنى ] دست شما براى دادن امتیازهاى مختلف باز است - شاید ما بتوانیم این مسئله‌ی حفظ قرآن را یک مقدارى در این مدرسه و بین این گروه جوانهاى تازه‌سالمان رشد بدهیم. واقعاً این، یک نقیصه‌اى در حوزه‌هاى ما است. در بعضى حوزه‌هاى اهل سنّت، از ابتدا شرط آن حفظ قرآن است ‌ - که مسبوق هستید - بعضى دیگر هم اگر شرط آن نیست، لکن به حفظ قرآن تشویق میشوند. غالب اهل علمِ آنها با قرآن اُنس زیادترى دارند. درحالی‌که ما در حوزه‌هاى خودمان طلبه‌هایى را مشاهده میکنیم که درس هم مقدارى خوانده‌اند، لکن هنوز به همین قرائت رایج قرآن که ما با آن اُنس داریم ‌ - یعنى قرائت حفص -( ۲ ) تسلّط ندارند، فضلاً از اینکه ( ۳ ) قرائات دیگر را بدانند؛ یعنى اشکالاتى در تلاوتشان هست. علّتش این است که سابق، قرآن‌خوانى در مکتب‌خانه‌ها تأمین میشد؛ لذا هر کسى وارد میدان علم و مانند اینها میشد، قرآن را یاد گرفته بود. بعد که مکتب‌خانه‌ها برافتاد و در مدارس جدید هم قرآن‌خوانى به آن شکل شروع نشد، این خلأ باقى مانده

«2»