بیانات سال 1368


قوا » ى عارفِ عاشقِ الهىِ حکیم، دیگر سراغ نداریم؛ نه امروز، نه در گذشته؛ مگر دوران پیغمبران. بله، سلیمان پیغمبر هم مثلاً فرمانده نیروهاى مسلّحِ زمان خودش بود و پیغمبر بود؛ یا رسول گرامى اسلام؛ دیگر بعد از آن سراغ نداریم. یکى از همه غلیظ‌تر و خشن‌تر، یا از همه متقلّب‌تر و زیرک‌تر، یا کسى که به غصب و وراثت و امثال اینها مقامى را گرفته، در مرکز فرماندهى قرار میگیرد؛ غالباً این‌جورى است. آنجایى هم که رؤساى کشورها هستند و فرضاً با انتخابات و شیوه‌ی دموکراسى سر کار آمده‌اند، آدمهاى معمولی‌اند؛ با همان احساساتِ آدمهاى معمولى، با همان هواها، با همان هوسها، با همان ضعفهاى بی‌شمار؛ ما از نزدیک هم بسیارى از این سران را دیدیم، زندگی‌هایشان را دیدیم، خصلتهایشان را دیدیم، روحیّاتشان را دیدیم، ضعفهایشان را شناختیم. هیچ جاى دنیا ‌ - نه امروز، نه در گذشته - ما سراغ نداریم که نیروهاى نظامى که کارشان حراست و دفاع از ناموس یک ملّت و حیات شرافتمندانه‌ی یک ملّت در مقابل تجاوزگران است، در زیر فرماندهى انسانى باشند که او با خدا در ارتباط قلبى و دائمى است؛ انسانى است معنوى؛ انسانى است الهى؛ انسانى است عارف؛ انسانى است با رقیق‌ترین احساسات بشرى و درعین‌حال با قاطعیّت و صلابتى که کمتر فرماندهى ‌ - حتّى از فرماندهان رزمىِ معروف دنیا - از آن برخوردار بوده؛ کمتر، نمیگویم هیچ نبوده. این دیگر در دنیا هیچ جا وجود ندارد. و آن قلّه‌ی جوشان، باید خصوصیّات خودش را به نیروهاى نظامى بدهد و نیروهاى نظامى باید جذب کنند. من دارم به شما عرض میکنم:

«9»