وجنات ( ۵ ) او، نگاه او، حرکت دست او، همهی این چیزهاى پُرمعنا و تماشاکردنى و دیدنى و نقلکردنى که این چیزها از شخصیّتهاى بزرگ در تاریخ نقل میشود، اینها را از او ما به چشم خودمان ببینیم و لمس کنیم و مشاهده کنیم. این شانس را ماها داشتیم، حالا هم که افکار او و رهنمودهاى او در اختیار ما است. ما این را باید قدر بدانیم. من در آینده، بیشتر با ارتش صحبت خواهم کرد و چیزهاى لازمى را به ارتش توصیه خواهم کرد و آن چیزهایى که ارتش ما را حقیقتاً به یک ارتش ممتاز بدل خواهد کرد با شما در میان خواهم گذاشت. الان هم ارتش ما، انصافاً ارتش بسیار والایى است. خیلى چیزها در شما هست که در دیگران نیست: شما ارتشى هستید که براى کشورتان و ملّتتان ده سال جنگیدید. کمتر ارتشى در دنیا اینجورى است؛ خیلى از ارتشها هستند که در این بحرانها قرار نگرفتند، اینجور امتحانى به مردمشان ندادند، لااقل اینجور شرایط دشوارى نداشتند؛ شما شرایطتان هم دشوار بوده، با وجود شرایط دشوار ده سال جنگیدید؛ جنگ تحمیلى هشت سال بود امّا شما با دشمن ده سال جنگیدید؛ از قبل از شروع جنگ تحمیلى، ارتش در جبههها بود؛ از ماجراى پادگان مهاباد در هفتهی اوّل پیروزى انقلاب، ( ۶ ) ارتش در میدان بود. و بنده از نزدیک شاهد بودم؛ داخل پادگانهایتان را دیدم؛ خطوطتان را دیدم؛ قرارگاههایتان را دیدم؛ آن انسانهاى وارستهاى را که هفت سال، هشت سال، شش سال