بیانات سال 1368


مرتّب پشت سر هم میگفتند سبحان‌ا‌لله‌ و ‌الحمدلله‌ و لااله‌الّاا‌لله‌ و ا‌لله‌اکبر، سبحان‌ا‌لله‌ و ‌الحمدلله‌ و لااله‌الّاا‌لله‌ و ا‌لله‌اکبر. تا آخرین لحظه، ایشان ذکر خدا میگفت؛ این براى ما درس است. ما که رهبرمان را دوست داریم یعنى این، یعنى این کارهاى او را، این روحیّات او را باید ادامه بدهیم. ‌ان‌شاءالله‌ استقامت و استحکامتان را حفظ کنید؛ این روزها دشمنها خیال میکنند که خواهند توانست در خلأ وجود حضرت امام شیطنت کنند، شرارت کنند؛ ‌الحمدلله‌ این حضور مردم مأیوسشان کرد؛ بایستى به این حضور در شهرها و به‌مناسبت عزادارى هم اکتفا نشود. عامّه‌ی مردم حضورشان همین است؛ شما حضورتان در مراکز خدمتتان است؛ باید قوى و محکم با سوداگران مرگ، با بدخواهان، با توطئه‌گران در محدوده‌ی مسئولیّتها و قلمرو فعّالیّت کمیته‌ی انقلاب اسلامى، قرص و محکم برخورد کنید؛ باید نشان بدهید که امّت امام و فرزندان امام، این را از امام یاد گرفته‌اند که خدا را همیشه شاهد و ناظر بدانند و اگر امامشان نیست، خداى امامشان با آنها است. مسئولیّتها را و مأموریّتها را خیلى قوى، خیلى محکم، با قاطعیّت کامل، با حضور وسیع و همه‌جانبه ‌ان‌شاءالله‌ انجام بدهید و دشمن را مأیوس کنید. خب، من بیش از این دیگر ادامه نمیدهم. خداوند شماها را موفّق بدارد. خداوند ‌ان‌شاءالله‌ همه‌ی شماها را حفظ کند و شما را موفّق بدارد و روح آن عزیز محبوب فقید ما را از شماها شاد کند و دعاى حضرت ولی‌عصر ( ارواحنا فداه ) را ‌ان‌شاءالله‌ شامل حال همه‌ی شما و همه‌ی امّت اسلامى بکند.

«15»