نیست. شخصیّت امام براى دشمنان امام هم حتّى درخشید. همان کسانى که در طول ده سال تبلیغات زهرآگین همیشه سعى کردند چهرهی منوّر این ولىّ خدا را دگرگونه جلوه بدهند و با تبلیغات خباثتبار خودشان این امیدى را که در دل مسلمانان عالم و مستضعفان عالم درخشیده بود خاموش کنند، امروز همهی آنها لحنشان تغییر کرده، توصیفشان از امام توصیفى است اعترافآمیز؛ اعتراف به عظمت این شخصیّت. برادران عزیز ! حقیقتاً این فصل دهسالهی تاریخ ما، یک فصل تکرارنشدنى است. فصل عجیبى بود این ده سالى که بر ما گذشت، نمیدانم آن را چهجورى گذراندیم، لحظات آن را چهجورى با وجودمان لمس کردیم، با آن چگونه برخورد کردیم ! درست ده سال و چند ماه، به اندازهی طول اقامت رسول خدا در مدینه بعد از هجرت؛ ده سال و چند ماه. چقدر شبیه به هم حوادث اتّفاق میافتد ! در مدینه هم - وقتى رسول خدا از مکّه تشریف میآوردند به مدینه - مردم یثرب که تازه مسلمان شده بودند، رفتند به استقبال پیغمبر؛ در یک نقطهاى ایستاده بودند، گردنها را کشیده بودند، چشمها را تیز کرده بودند تا ببینند محبوبشان کِى وارد خواهد شد. درست مثل همین جا؛ یادتان هست آن روزِ تاریخى را که وقتى اتومبیل حامل امام از این خیابانها عبور میکرد، زن و مرد، موانع را درمینوردیدند، خودشان را میرساندند تا چهرهی رهبر عزیزشان را ببینند. روز رحلت پیغمبر هم مدینه