خیلى بزرگ. اینکه شما دیدید خبرگزاریهاى خارجى و تحلیلگرها و مانند اینها، آن تحلیلها را در روز اوّل کردند - پیشبینى کردند که همهچیز تمام شد و رفت و مانند اینها - این تحلیلها روى هوا نبود، یعنى ناشى از یک کار تبلیغاتىِ محض نبود، [ بلکه ] ناشى از یک محاسبه بود. البتّه در آن محاسبه، حقایق موجود در جامعهی ما دیده نشده بود؛ کمااینکه غالباً در تحلیلهاى دیگران، ایمان مردم، شهادتطلبى مردم، ارتباط معنوى بین مسئولین و مردم، دشمنى مردم نسبت به استکبار و دشمنشناسى مردم دیده نشده بود، یعنى یکجانبه بود، امّا آن تحلیلها ناشى از این بود که حقیقتاً فقدان حضرت امام را در انقلاب ما - با یک ارزیابى نزدیک به واقع - ارزیابى میکردند. بنده هم حقیقتاً معتقدم که اگر ما بخواهیم این فقدان را ارزیابى کنیم و از برکات الهى و از معجزاتى که همیشه در سر راه انقلاب به ما کمک رسانده و توکّل به خدا و ایمان خودمان و ایمان به انسان و نیروهاى عظیم او - که مخصوص مکتب ما است - چشم بپوشیم، همانجور باید قضاوت کنیم؛ یعنى حقیقتاً عظمت این حادثه، این است؛ این ارزیابى من است از حادثه. منتها در کنار این - همانطور که عرض کردم - این عناصر را هم ما میبینیم، یعنى بنده به نقش انسان و ارادهی انسانى و قدرت انسان، ایمان زیادى دارم، این جزو اصول فکرى ما است. مال حالا هم نیست؛ این جزو آن اصولى است که ما در طول دوران انقلاب و در بررسى مسائل اسلامى به آن رسیدیم، آن را در عمل اجرا کردیم، از