بیانات سال 1368


همیشه خوف اصلى از این است که مأمورینى که در جاى خاصّى به آنها نیاز است، آنجا حضور نداشته باشند؛ مراکز استانها حقّاً و انصافاً مهم است و شما خوب کردید که ماندید؛ حالا هم به نظر من زودتر باید برگردید و آنجا حضور داشته باشید و بین مردم باشید و با روحانیّون و علما دائماً ارتباط داشته باشید، با ائمّه‌ی جمعه ارتباط داشته باشید؛ مراسم را در حدّى که متناسب با استاندار است، هدایت کنید؛ نه به معناى اینکه حالا در جزئیّات کارهایى که مردم میخواهند بکنند دخالتى انجام بگیرد؛ نه. خب این حرکت، حرکت مردمى است؛ لکن تسهیل کارها به‌طورى [ باشد ] که حضور استاندار در همه‌ی جوانب این حادثه ‌ - که الان به دست مردم دارد اجرا میشود - محسوس باشد؛ یعنى معلوم بشود که استاندار نقش دارد، حضور دارد، در بهتر اجرا شدن مراسم تأثیر دارد. مردم امکانات میخواهند، بهشان داده بشود؛ ضایعات دارند، فوراً جبران بشود؛ به دستگاه‌ها براى تسهیل کارها ‌ - رفت‌وآمدها، کارهاى اورژانسى، پشتیبانی‌ها و از این قبیل - دستور داده شود؛ خلاصه، استاندار بشود محور در کلّ استان تا مردم حضور استاندار را احساس کنند. بسیار لازم است که در این مراسم عظیمى که انجام میگیرد، استاندارها از فرصتهاى گوناگون استفاده کنند ‌ - شما نماینده‌ی دولت هستید در آنجا - و این فرصت را پیدا کنید تا با مردم گاهى صحبت کنید، حرف بزنید، تسلّا بدهید، وعده بدهید ‌ - نه وعده‌هاى آن‌چنانى، [ بلکه ] وعده‌ی به لطف الهى، به توکّل به خدا - تا مردم حضور دستگاه دولتى را که مظهرش در یک استان استاندار است

«5»