یعنى درست در همان خطّ صحیح، بدون چپ و راست، حرکت بکند و آن هدفها که بر قلّههاى بلند آرزوهاى ملّت ما بلکه ملّتهاى اسلامى میدرخشند - هدفهایى که امام معیّن کرده و ترسیم کرده - همواره جلوى چشم ما بماند و پوشیده نشود - که بزرگترین خطر این است - بزرگترین خطر این نیست که ما از رفتن باز بمانیم یا خسته بشویم، بزرگترین خطر این است که آن چشماندازى را که او براى ما ترسیم کرده بود و آن هدفهایى را که او براى ما تعریف کرده بود گم کنیم، دیگر نبینیم؛ نگذارید غبارها، ابرها جلوى این هدفها را و آرمانها را بگیرد. باید بیشتر کار کنیم. من با معرفتى که بیش از همهی مردم دنیا به ضعفهاى خودم دارم - هیچ کس به قدر خود من کاستیها و نقصهاى مرا نمیداند؛ من بیش از همه میدانم که چقدر کاستى و نقص در من هست - علیرغم این کاستیها و نقصها که بحمدالله با آنها آشنا هستم و آنها را میشناسم، تصمیم گرفتهام که بیشتر کار کنم، بیشتر تلاش کنم، بیشتر از سرچشمههاى حیاتیاى که در این راه ممکن است به کار بیاید استفاده کنم. این تنها راه ما است. البتّه یک نکته اینجا وجود دارد که در زندگى امام هم همان نکته اصلیترین بود، و آن توجّه به خدا و کمک خواستن از خدا است؛ شوخى هم ندارد. من دیروز یا پریروز به یک جمعى همین جا گفتم، ( ۶ ) به شما هم عرض میکنم: هر کدام از این خصوصیّاتى که امام داشتند، بهتنهایى کافى بود یک آدم را، یک انسان معمولى را