بیانات سال 1368


این راه، یک راه دنیوی نیست؛ بلکه راه آرمانهای الهی و تداوم خط انبیاست. شرط اول در این راه آن است که انسان هوای نفس خود و دیگران را ملاک عمل قرار ندهد و در مقابل حق و دستورات الهی و راهی که خدای متعال معین کرده است، تسلیم باشد. بخشی از مفهوم توحید و شرک، همین‌جا معنی میدهد. خدای متعال تفضل کرده و ما را از شرک ممنوع کرده است. این تکریم انسان است که پروردگار متعال او را از عبادت غیر خود منع کرده است؛ همان‌طور که حضرت یوسف ( سلام‌اللَّه‌علیه ) به همراهان زندانیش فرمود: « ذلک من فضل‌اللَّه علینا و علی النّاس » ( ۱ )؛ یعنی این فضل خدا بر انسانهاست که شرک را ممنوع کرده و فقط عبودیت خودش را خواسته است. ما باید این تکریم الهی را درک کنیم و از آن بهره‌مند شویم و نگذاریم که نیت و عمل ما به اندکی شرک آلوده شود؛ شرکی که ممکن است با اتباع از هوای خود و دیگران، در مراتب بالای اداره‌ی نظام جمهوری اسلامی و زعامت امت اسلامی تجلی پیدا کند. ‌ رهبر کبیر عزیز و امام فقید بزرگوار ما، چهره‌ی درخشانی در عالم بود و حقیقتاً مثل او را نه در این زمان و نه در زمانهای گذشته نداشتیم و در میان چهره‌های معروف عالم - بعد از انبیا و اولیا ( علیهم‌السّلام )- شخصیتی با این عظمت و خصوصیات مثبت و جامع‌الابعاد و جامع‌الاطراف سراغ نداریم. من عقیده‌ی قاطع دارم که اگر این

«2»