بیانات سال 1368


مسلمین را طراحی میکند و میسازد. در اول انقلاب، نسل جوانِ همسنِ امروزِ شما خیلی نقش داشت. در آن سالهای پُرماجرا، طلاب جوان و سبکبال و کمربسته و عاشق صادق، مانند زنبورهای عسل بودند که قرآن به آن اشاره میکند: « و اوحی ربّک الی النّحل ان اتّخذی من الجبال بیوتا و من‌الشّجر و ممّا یعرشون » ( ۱ ). آنها در گلزار مصفای حوزه‌های علمیه، برفراز معطرترین گلها و باطراوت‌ترین شاخه‌ها و جاندارترین ساقه‌ها و ریشه‌ها مینشستند و عسل شیرین « فیه شفاء للنّاس » ( ۲ ) علوم اسلامی را میمکیدند و آن را به انسانهای مستعد و مشتاق در اطراف و اکناف این کشور و در میان روستاها و شهرها و راههای دور و جنوب و شمال و حتّی به خارج از کشور میرساندند. و چنین شد که گردونه‌ی انقلاب به حرکت درآمد و این برکات بر آن بار شد. این نبود، مگر به خاطر آن محور و قلب و مرکز و مغز فعال حوزه‌ها؛ یعنی همان روح مقدسی که امروز ما برای او عزاداریم. خدا میداند که چه‌قدر برکات بر وجود او مترتب بود. قبل از قیام رهبرمان، حوزه‌های علمیه جان و روح و طراوت نداشتند. در این مراکز، درس و بحث و علم و تحقیقات اصولی و مطالعات و تأملات به چشم میخورد - که البته سعی اسلاف بزرگوار ما مشکور است؛ چون همه‌ی این علوم و معارف، از دست آنها به ما رسیده است - اما

«2»