راهپیماییها و کارهایى که حالا این روزها انجام میگیرد - بهعنوان ابراز احساسات یا حمایت یا پشتیبانى یا مانند اینها - [ شرکت کرده ]، بعد برگردد، یک خبرى به گوشش بخورد یا رادیوى بیگانهاى یک چیزى به ذهن او القا کند که او ناگهان احساس کند که عجب، فردا فرداى تاریکى است، فرداى دشوارى است و هیچ امیدى به آینده نیست، شما ببینید اینجورى چه حالى به یک انسان دست میدهد و دیگر چقدر براى او نشاط باقى میماند ! ما درست در نقطهی مقابل این باید حرکت کنیم. من میگویم باید از تمام امکاناتمان و نیروهایمان استفاده کنیم براى امید دادن به مردم، براى روشن کردن افق آینده در چشم مردم؛ که حقیقت هم همین است، والله من اعتقاد ندارم که این فریب است و این دروغگویى با مردم است؛ والله اعتقاد من این است که این واقعیّت است. ما میتوانیم، جمهورى اسلامى میتواند، ما بزرگتر از این کارها را انجام دادیم، ما آن نظام طاغوتىِ آنچنانى را از بین بردیم، ما ده سال با آمریکا و شوروى و قدرتهاى شرقى و غربى جنگیدیم - این شوخى نیست، این واقعیّت است - چرا نتوانیم ؟ ما میتوانیم؛ ما میتوانیم آینده را بسازیم؛ ما میتوانیم با مدیران قوىّ این کشور، براى مردم یک زندگىِ مناسب خودشان به وجود بیاوریم؛ ما میتوانیم آن فرهنگ ناب خالص اسلامى را بر جامعهمان حاکم کنیم؛ ما میتوانیم همان خطّى را که امام ترسیم کرده تا آخر برویم. البتّه اگر آن دست نیرومند با ما بود، کارها