بیانات سال 1368


آسان‌تر بود، امّا خب نمیشد؛ اَفَاِىن مِتَّ فَهُمُ الخـّْلِدونـ ؟ ( ۱۳ ) وقتى پیغمبر میرود، وقتى امیرالمؤمنین میرود، وقتى انبیا و اولیا میروند، باید انتظار داشت دیگر؛ این یک واقعیّت تلخى است که ما آن را پذیرفته‌ایم و باید بپذیریم و با توجّه به این واقعیّت باید برنامه‌ریزى کنیم. ما که نمیشود بگوییم ما ملّت انقلابى و خوب و قوی‌اى هستیم به شرطى که امام با همان قدرتْ جلوى ما حرکت کند، اگر امام نبود نه دیگر، ما نیستیم ! اینکه نمیشود. ما باید بگوییم ما ملّت انقلابى قوىّ قاطعى هستیم و از برکت وجود امام حدّاکثر استفاده را میکنیم، آن روزى هم که خداوند با اراده‌ی خودش، با تقدیر خودش، این نعمت بزرگ را از میان ما برداشت، این وزنه را از ما گرفت، سعى میکنیم با چنگ و دندان، با ناخن، با همه‌ی امکاناتمان، با اشک چشممان، با نَفَس گرممان، با ذرّه‌ذرّه‌ی وجودمان، تا آنجایى که میتوانیم این راه را ادامه بدهیم و این خلأ را پُر کنیم. بنده عقیده‌ام این است که ما میتوانیم ‌ان‌شاءالله‌، خداى متعال هم کمک خواهد کرد؛ وَ مَن یَتَوَکَّل عَلَی اللهِ فَهُوَ حَسبُه، ( ۱۴ ) این راست است؛ ما از بن دندان اعتقاد داریم به این؛ مَن کانَ لِلهِ کانَ ا‌لله لَه. ( ۱۵ ) امام هم همین بود، امام هم « وَ مَن یَتَوَکَّل عَلَی الله‌ » بود، امام هم به‌خاطر رابطه‌اش با خدا بود که مورد تفضّلات الهى قرار گرفت؛ بیایید ما هم با همان توکّل، با

«15»