بیانات سال 1368


را دارند دنبال میکنند. مسئله‌ی دوّم که آنها دنبالش هستند، مسئله‌ی آشفتگى سیاسى در سطح کشور و بی‌بنیادى این حرکت و حضور مردم است؛ بشدّت سعى میکنند القا کنند که این یک چیز زودگذر است، یک موج است و مردم حالا در یک هیجان موقّت و زودگذر هستند و این تمام خواهد شد. و به دنبال این، مسئله‌ی سوّم و آن واقعیّتهاى دشوار اقتصادى و مشکلات مردم است که آنها سعى دارند این را عمده کنند و بزرگ کنند و اثبات کنند که بالاخره این مشکلات اقتصادى گریبان دستگاه را خواهد گرفت و نظام جمهورى اسلامى را دچار مشکل خواهد کرد و مردم را دچار سردى و خُمود ( ۶ ) خواهد کرد. من میگویم ما که به‌صورت همدل نسبت به انقلاب، نسبت به خطّ امام، نسبت به آرمانهاى انقلاب، نسبت به اهداف اعلام‌شده‌اى که این مردم فداکار بر روى آن پیمان خون بستند اتّفاق نظر داریم، باید تلاش کنیم این سه نقطه‌ی امید دشمن به هیچ قیمت تحقّق پیدا نکند. فکر میکنم هدفهاى ‌ - لااقل - مرحله‌اى ما اینها است. اوّلاً باید کوشش کنیم که دشمن در امید به ایجاد اختلاف، کاملاً ناکام بشود؛ تا حالا این‌جور شده و این جز دست الهى و دست غیبى، هیچ عامل دیگرى ندارد؛ لَو اَنفَقتَ ما فِی‌ الاَرضِ‌ جَمیعًا ماِّ اَلَّفتَ بَینَـ ‌قُلوبِهِم وَلـّْکِـنَّ اللهَ اَلَّفَ بَی‌ـنَهُم. ( ۷ ) امام ما یک روز با حضورش، با سخنش، با آن نَفَس گرمِ از اعماق جان برآمده‌اش توانست گروه‌هاى متخالف و متعارض را

«7»