بیانات سال 1368


بعضى از قشرها تکیه میکند و براى آنها احترام خاصّى قائل است ‌ - مثلاً معلّمین، علماى دین، متعلّمین علم دین و علم زندگى، و همان‌طور که قبلاً گفتم کارگران، یا فلّاحین؛ اینها قشرهایى هستند که اسلام روى اینها تکیه میکند؛ روى بعضى از قشرهاى جامعه، اسلام به‌طور خاص تکیه کرده و برایشان ارزشى قائل شده - امّا درعین‌حال اسلام با قشرگرایى مخالف است. اینکه ما بگوییم ما طرف‌دار قشر خودمان ‌ - یا به قول دیگران طبقه‌ی خودمان - هستیم؛ نخیر، اسلام با این طبقه‌گرایى و طبقه‌بازى و قشربازى مخالف است. مؤمنین در تمام خانواده‌ی بزرگ اسلامى با هم برادرند و پیوند آنها پیوند برادرى است. بایستى همه‌ی آحاد، این پیوند را در سطح بزرگ جامعه‌ی خودمان و پس از آن در سطح وسیع امّت اسلامى حفظ کنند. من ‌ - همان‌طور که عرض کردم - آینده را بحمدا‌لله‌ آینده‌ی روشنى میبینم؛ امیدهاى زیادى را مشاهده میکنم؛ دشمن را نسبت به آینده‌ی خودمان نگران و حتّى مأیوس احساس میکنم؛ دوستان آگاه ما را ‌ - آنهایى که در سطح جهان مسائل را خوب درک میکنند، همچنین افراد مطّلع و آگاه در داخل جامعه‌ی خودمان - بحمدا‌لله‌ نسبت به آینده‌ی نظام جمهورى اسلامى بسیار خوش‌بین و امیدوار و خوشحال میبینم؛ و همین هم لازمه‌ی اعتقاد ما به تفضّل الهى و پشتیبانى الهى است. شرطش این است که ما ایمان و تقوایمان را حفظ کنیم که این توصیه‌ی همه‌ی پیغمبران و اولیا و صلحا است.

«14»