بیانات سال 1368


بسم الله الرّحمن الرّحیم بنده هم متقابلاً این مصیبت بزرگ و جانسوز را به شما برادران و خواهران و عزیزان بسیجى و فرزندان امام امّت تسلیت عرض میکنم. این حرف درستى است که بسیجِ بیست میلیونىِ پُرشورِ بااخلاصِ کشورِ ما پدر مهربانى را از دست داد. حقیقتاً رابطه‌ی بین شماها و آن قلب منوّر و پُرعطوفت مثل رابطه‌ی پدر و فرزندى بود. شاید هیچوقت اتّفاق نمی‌افتاد که در حضور آن بزرگوار صحبتِ بسیج بشود ‌ - از فداکاری‌هاى بسیج، از حضورشان در میدان جنگ، از شیرین‌کاری‌هایى که مخصوص شما جوانان مؤمن و بااخلاص در صحنه‌هاى انقلاب و نبرد بود - مگر اینکه آن بزرگوار با رقّت و با عطوفت، از بسیج و از این حرکت پُرشورِ مردم یاد میکردند؛ و ما در این زمینه شاهد چیزهایى بودیم که مواردى در ذهنم هست. گاهى اظهارات مردمى که در شمار این بسیجیان عظیم و انبوه ملّت بودند، خدمت امام [ مطرح ] میشد و چه عکس‌العمل پدرانه و محبّت‌آمیزى از آن بزرگوار دیده میشد. خب، حالا ما آن پدر عزیز و عظیم‌الشّأن را نداریم؛ این یک واقعیّت تلخ است؛ امّا وصیّت او به ما چه بود ؟ ما که معتقدیم

«1»