ابزار کار قضائى، حدّاکثر اهتمام را ورزیده. در تعالیم اسلامى شاید بر روى کمتر چیزى به قدر عدل در قضا و بقیّهی چیزهایى که مربوط به دستگاه قضائى است تکیه شده باشد؛ این هم که مسلّم است. البتّه دستگاه قضائىِ ما درحقیقت یک دستگاه جدید است، زیرا حاکمیّت قوانین و مقرّرات اسلامى مسائل جدیدى را براى این دستگاه پیش آورده. و همانطور که عرض شد و آحاد مردم هم میدانند و از زبان امام عزیزمان هم چندین بار شنیده شد، برادرانى که در قوّهی قضائیّه هستند، تلاشها [ ى فراوانى کردهاند ] و زحمات فراوانى کشیدهاند. امّا در نظام اسلامىِ ما باید بر رشد و اعتلاء روزافزون دستگاه قضائى همّت گماشته بشود؛ یعنى به هیچ حدّى نباید قانع بود. حقیقتاً دستگاه قضائى باید ملجأ و مأمن مردم بهحساب بیاید. خب، در جامعه کمبود هست، کسر هست، مشکلات براى مردم هست، درگیرى هست، کسانى هستند که به کسان دیگرى ظلم میکنند، یا به اموالشان، یا به عِرضشان، یا به جانشان یا به حیثیّتشان تعرّض میکنند؛ مشکلات در هر جامعهی بشرى قهراً وجود دارد. دستگاه قضائى باید آنچنان باشد که هر کسى در جامعه با هرگونه ظلمى از هر مقامى مواجه شد، خاطرش آسوده باشد؛ مثل فرزندى که پدر عاقلِ مهربانِ قویاى دارد، هر کسى به او اندک تعرّضى بکند، دلش قرص است؛ میگوید الان میروم به پدرم میگویم و او انتقام من را خواهد گرفت، حقّ من را خواهد گرفت. بر تمام آحاد