بیانات سال 1368


عضوى از مجموعه براى این مسئولیّت به من توجّه بشود، خواهش میکنم که اگر این [ مسئولیّت ] ممکن است اندکى براى دین من و آخرت من زیان داشته باشد، کار را جورى ترتیب بده که پیش نیاید؛ و واقعاً از ته دل میخواستم که نشود. خب، برادرانى که در مجلس خبرگان بودند ملاحظه کردند ‌ - که حضرت آیت‌ا‌لله‌ مشکینى فرمودند - بحثهایى پیش آمد و حرفهایى زده شد و بالاخره به این انتخاب منتهى شد. در خود مجلس من کوشش کردم، تلاش کردم، استدلال کردم، بحث کردم که این کار انجام نگیرد، ولى گرفت و این مرحله گذشت. من همین الان هم خودم را یک طلبه‌ی معمولى، یک آدم معمولى میدانم؛ بدون برجستگى خاصّى، بدون امتیازى؛ نه‌فقط براى این شغل به این عظمت و این مسئولیّت به این بزرگى، بلکه ‌ - همان‌طور که گفتم، صادقانه عرض میکنم - براى مسئولیّتهاى بمراتب کوچک‌تر از آن؛ مثل ریاست جمهورى و کارهاى دیگرى که من در طول این ده‌ساله داشتم. امّا حالا که این بار را روى دوش من گذاشته‌اند، آن‌چنان که خداى متعال به پیغمبرانش توصیه فرموده که « خُذها بِقُوَّة »، ( ۵ ) من این مسئولیّت را با قوّت خواهم گرفت. از خدا استمداد کردم و باز هم استمداد میکنم و هر لحظه و هر آن در حال استمداد از پروردگار هستم، براى اینکه این مسئولیّت را تا آنجایى که در وسع من است ‌ - که تکلیف هم بیش از وسع نیست - با قدرت، با قوّت، با حفظ شأن والاى این مقام، تسلّم کنم ( ۶ ) و حفظ کنم و انجام بدهم. این تکلیف من است، که امیدوارم ‌ان‌شاءالله‌ براى انجام

«4»