پاسخهاى اجابت را به دعوت امام و به دعوت کسانى که در جهت انقلاب حرکت میکردند دادند، در طول این سالیان دراز هم انصافاً اصناف - در تهران و در شهرهاى دیگر، تا آنجایى که ما اطّلاع داریم - حدّاکثر کمک را و حمایت را اصناف مؤمن و داراى اخلاص و متعبّد، نسبت به انقلاب و نسبت به مقام معظّم امام بزرگوارمان داشتند. و مورد توجّه ایشان هم بودند؛ ما بارها از زبان امام در این مورد چیزهاى صریح و روشنى شنیدیم و دیگران هم شنیدند. مسئله این است که اگر در نظام تبادل شهرى - آنجایى که نیازهاى مردم در اختیار کسبه و اصناف است - امانت و امنیّت حقیقى حکمفرما باشد، مردم احساس آسایش خواهند کرد؛ ولو در کشور کمبودهایى هم وجود داشته باشد. کمبودها حقیقتاً، غالباً ناشى است از عواملى که دشمن بر ملّت ما تحمیل کرده. دشمن فشار را بر ملّت ما از یک طرف وارد نیاورد، از چندین طرف فشارها را وارد آوردند؛ و هنر این ملّت بزرگ این بود که در مقابل این فشارها ایستادگى کرد، استحکام خودش را نشان داد و دشمن را مجبور به عقبنشینى کرد. ولى این فشارها وجود داشته، نمیشود اینها را ندیده گرفت. پس یک مقدار کمبودها - در دوران جنگ و [ بهخاطر ] آثار جنگ و حتّى در دوران بازسازى - تا حدودى یک چیزِ قهرى است. اگر امانتى را که خداى متعال از کاسب و سوداگر و معاملهگر - یعنى کسبه که دستهاى امین مردم در دادوستد هستند و نیازهاى مردم بهوسیلهی آنها در اختیار مردم قرار میگیرد -