بیانات سال 1368


باارزش‌تر است و بالاتر است. این سنگر را محکم نگه دارید، حفظ کنید، دلسرد نشوید؛ مبادا اندکى و لحظه‌اى در اهمّیّت و [ ارزش ] این کار مردّد بشوید. اوّلاً در این مسئله‌ی اخیر و این مجموعه‌ی کسانى که شما گرفتید ‌ - به‌خاطر تنوّعى که داشت چیزِ خیلى عجیبى بود؛ یعنى به مردم نشان داد از یک معمّم، منبرى و واعظ تا یک ارتشى تا یک بازارى تا یک استاد، تا مانند اینها؛ همینهایى که هستند، ترکیبشان را من درست الان یادم نیست، یک وقت آقایان این را گفتند - مردم فهمیدند که این مجموعه که علیه انقلاب دارد کار میکند، چقدر مجموعه‌ی خطرناکى است. به نظر من هرچه بتوانید از اینها به شکل صحیحى براى توجّه دادن مردم به خطر استفاده کنید خوب است. البتّه مواظب باشید که در ارائه‌ی گزارشها و خبرها، از جاى دیگر ضربه نخوریم. مثلاً فرض کنید چند ارتشى را پشت سر هم بیاوریم در تلویزیون، یک‌دفعه ما روحیه‌ی ارتش را از دست میدهیم؛ این خسارت، بزرگ است. این‌جور نباشد که ما درحالی‌که میخواهیم مثلاً فرض کنید موجب این بشویم که مردم روحیه پیدا کنند، ناگهان ما ارتش را [ زیر سؤال ببریم ]؛ خب، چهار آدم خائن آمده‌اند [ این کارها را کرده‌اند ]. آن همه جوان مسلمان در میدانهاى جنگ، ارتشی‌هایى که سالهاى متمادى هشت سال بلکه ده سال در جبهه بودند، خاک خوردند ‌ - خب، اینها را من از نزدیک خودم دیده‌ام؛ من اینها را از کسى روایت نمیکنم، حکایت نیست، درایت است؛ عین آنچه خودم دیده‌ام -

«6»