کنید، به خودش برگردانید. البتّه آنوقتى که باز دستگاه اطّلاعاتى اسلام و حق شروع میکند به ضربه زدن به آنها و حمله کردن به آنها، عین همین معادله بعکس خواهد شد؛ یعنى آنها باید ببینند شما از چه شیوهاى استفاده کردهاید؛ که کار آنها سختتر است، چون شیوههاى ما را آنها نمیشناسند. شیوههاى آنها شیوههاى قابل حدس است، چیزهاى استاندارد و شبهاستاندارد است: یک ابزارى را تهیّه میکنند، یکجا یک نفوذیاى را وارد میکنند و یک کارى میکنند، پولى میدهند، از عوامل گوناگون مثل شهوات جنسى و پول و مانند اینها استفاده میکنند؛ اینها چیزهاى شناخته شده است، معمول است، منتها کیفیّت بهکارگیریاش را با ابتکار انجام خواهند داد. شیوههاى شما نه، شیوههایى است براى آنها ناشناخته؛ شما از ایمانها استفاده میکنید، از دین استفاده میکنید، از تلاش بیشتر و زحمتِ بیشتر بر خودتان وارد کردن استفاده میکنید؛ اینها را آنها نمیشناسند؛ این نقطهی قوّت شما است. این مال حملاتى است که شما خواهید کرد. امّا در حملهاى که او طرّاحى میکند و میخواهد حمله بکند که ابتکار عمل دست او است، شما حواستان باید کاملاً جمع باشد؛ عیناً مثل جبههی جنگ؛ وقتى دشمن میخواهد حمله بکند، ما بایستى در تمام طول جبهه بیدار باشیم چون نمیدانیم از کجا حمله خواهد کرد. ممکن است که از جبههی میانى حمله کند، ممکن است از بالا حمله کند، ممکن است از پایین حمله کند. باید همه جا ما بیدار باشیم. در طول این جبههاى که یقیناً از لحاظ معنوى بمراتب طولانیتر از جبههی مرزهاى ما است