بیانات سال 1368


طرف آقایان ارتش، یک طرف آقایان سپاه، یک طرف آقایان وزارت اطّلاعات [ بودند و ] آمدند هر کدام یک نکته‌اى را که مورد نظرشان بود گفتند و با هم بحث کردند. من به نظرم میرسد که نه‌فقط در سطوح بالا ‌ - در سطوح بالا و رؤسا که به‌جاى خود محفوظ - [ بلکه ] در سطوح درجه‌ی دو، در سطوح درجه‌ی سه، حتّى در سطوح کارى، واقعاً به‌عنوان یک مقصود، همّت بگمارید براى اینکه این دستگاه‌هاى اطّلاعاتى را به همدیگر [ نزدیک‌تر کنید ]؛ یعنى لااقل دستگاه‌هاى ضدّاطّلاعاتى را ‌ -[ دستگاه ] اطّلاعاتى باز جدا است؛ یکى میرود در این جبهه میجنگد، یکى میرود در آن جبهه؛ آن هم خسارت دارد - آنجایى که بحث، بحثِ ضدّاطّلاعات است، یعنى یک دشمنى حمله کرده، شما میخواهید بروید به مقابله‌اش، یک نفر هم از آنجا میخواهد برود مقابله، هوا هم تاریک است ‌ - چون بحث در کار اطّلاعاتى این است که هوا تاریک است، چراغ هم روشن نیست - خب اگر شما نهایت همکارى را با هم نداشته باشید، بر سر شما چه خواهد آمد و بر دشمن چه خواهد گذشت ؟ خیلى واقعاً تأسّف‌آور است که ما فرض کنیم در نیروهاى ما، این یکى از اینجا دارد حرکت میکند و دشمن را هدف گرفته، او از این خبر ندارد؛ او هم دارد حرکت میکند، این از او خبر ندارد ! چیزِ وحشت‌انگیزى است ! یک کتابى ( ۵ ) من میخواندم، مال آن جاسوس انگلیسى پیتر رایت بود؛ آنجا ما دیدیم که آنها که از لحاظ امکانات و بودجه و بلوغ اطّلاعاتى ‌ - ببینید این نکته‌ی مهمّى است؛ دستگاه به بلوغ اطّلاعاتى رسیده،

«8»