خوب است که بر غمهاى خودمان چیره بشویم و از احساسمان نسبت به امام عزیزمان نردبانى درست کنیم براى رسیدن به قلّهی آرمانهایى که امام به ما یاد داده بود و نشان داده بود؛ همیشه ما را در پیمودن راه به سمت آن آرمانها تشجیع ( ۲ ) کرده بود؛ به ما تعلیم داده بود که میتوانیم؛ ما را برحذر داشته بود از اینکه بترسیم و تردید کنیم. و سعى کنیم انشاءالله همّتها را یکى کنیم، دلها را یکى کنیم، راه را بپیماییم و برسیم به آن مقصد اعلى ٰ و اسنائى ( ۳ ) که آن بزرگوار به ما نشان داده بود و ما را به سمت آن هدایت کرده بود. ما حقیقتاً مرده بودیم؛ امام ما را زنده کرد. ما گمراه بودیم؛ امام ما را هدایت کرد. ما غافل بودیم از وظایف بزرگ انسان و مسلمان؛ او ما را بیدار کرد و راه را به ما نشان داد و دست ما را گرفت و ما را تشجیع کرد و خودش هم جلو افتاد. اکتفا نکرد به اینکه به ما بگوید بروید؛ او رفت تا ما برویم، تا ما پشت سر او حرکت کنیم. خدا را شکر میکنیم که پشت سر او حرکت کردیم، متوقّف نشدیم، نیمهکاره او را رها نکردیم، سخن او را با همهی وجودمان باور کردیم. ما یعنى همهی ملّت ایران - نه به معناى قشر خاصّى یا کس خاصّى - همهی کسانى که امام را