بیانات سال 1368


نکته‌ی دوّم ‌ - که البتّه به آن اندازه اصولى نیست، امّا مهم است - حضور در جبهه و در خطوط دفاعى، باید حضور قوی‌اى باشد. آن‌جور که من شنیدم، برادران بسیجى کمتر هستند، برادران وظیفه بیشتر هستند و شاید آن استحکام و اقتدارى که در خطوط دفاعى متوقّع است، در بعضى از نقاط به آن اندازه نباشد. من عرض میکنم بایستى استحکام خطوط دفاعى بخصوص در این دوران در حدّ اعلى ٰ باشد؛ خود این منعکس خواهد شد به روحیه‌ی افراد سپاهى و مراودین ( ۶ ) با سپاه. یعنى اگر چنانچه کسى که شما به او مأموریّتى میدهید و می‌آید به منطقه، آنجا حالت اختلال و تزلزلى مشاهده کند، اگر امیدوار هم باشد، با مشاهده‌ی آن اختلال، امیدش دچار تردید و تزلزل خواهد شد؛ براى استحکام خطوط مقدّم، هر کارى ممکن است باید کرد. و نکته‌ی آخر ‌ - چون وقت اذان است، من دیگر بیش از این نباید ادامه بدهم - این است که سعى کنید این حالت عدم تفاهم و این روحیه‌ی تنافرى ( ۷ ) که بین این دو سازمان نظامى ‌ - ارتش و سپاه - هست، تا آنجایى که میتوانید از بین ببرید. شما دیدید در فرمایشات امام که چقدر امام ( رضوان ا‌لله‌ تعالى علیه ) روى این مسئله ‌ - بخصوص بین سپاه و ارتش - تکیه میکرد: روى وحدت، روى تفاهم، روى محبّت. ( ۸ ) من خیال میکنم لازمه‌ی وفادارى به آن بزرگوار این است: شماها که در سطوح بالا هستید و حرفتان در جمع کثیرى از برادران سپاه نفوذ دارد سعى کنید این روحیه‌ی تنافر را یک‌جانبه از طرف خودتان ‌ -[ اینکه ] آنها چه‌کار خواهند کرد یک بحث

«9»