پذیرفتند و به دنبال او راه افتادند. و بحمدالله شماها امتحان سخت و بزرگى دادید. این جنگ حقیقتاً براى شما نعمتى بسیار بزرگ بود؛ شماها را باصفا کرد، جوهرهاى شما را آشکار کرد. اگر جنگ نبود معلوم نبود که ماها چه باشیم و چگونه باشیم. خب، ما البتّه انشاءالله اگر عمرى باشد، وقت براى صحبت کردن، همفکرى کردن و تبادل نظر کردن، زیاد خواهیم داشت. حالا من فقط دو سه نکتهی کلّى را میخواهم عرض بکنم: نکتهی اوّل و اصلى که براى شما هیچ جدید نیست، این است که نظام جمهورى اسلامى، مادامى که با انقلاب همراه است، نباید لحظهاى تصوّر کند که تهدیدى متوجّه آن نیست. خدا نکند آن روزى که سرنوشت جامعهی ما و انقلاب ما مثل بعضى از این کشورهاى بهاصطلاح انقلابى - که اسمشان انقلابى است، امّا برایشان در میدان سیاست هیچ مسئلهی انقلابیاى، هیچ مشکل انقلابیاى مطرح نیست و مثل کشورهاى دیگر با همه رابطه دارند، با همه همخوانى دارند، چیزى به نام آرمان برایشان مطرح نیست؛ اسمشان هم انقلابى است - به آنجا برسد که جمهورى اسلامى از انقلاب جدا بشود و انقلاب اسلامى دیگر با آن نباشد. اگر فرض ما این است که جمهورى اسلامى را توأم و آمیختهی با انقلاب اسلامى فهمیدهایم و قبول کردهایم و قبول داریم، پس بایستى فرض ما بر این باشد که دشمنى و تهدید براى این انقلاب - که مثل روحى در کالبد این جمهورى وجود خواهد داشت -