بیانات سال 1368


عقیده، جدید هم نیست؛ از اوّل که سپاه شکل گرفت، بنده این عقیده را داشتم و در طول جریانات جنگ هم روزبه‌روز این عقیده براى ما روشن‌تر شده. الان هم اگرچه علی‌الظّاهر در دوران جنگ نیستیم ‌ - دوران بیرون از دوره‌ی جنگ است - و اگرچه صلح [ هم ] هنوز نیست، لکن همین حالا هم همین‌جور است و در آینده هم تا سالهاى متمادى همین‌جور است. البتّه ما براى هیچ مسئله‌اى، براى دویست سال دیگر و صد سال دیگر پیش‌بینى نمیکنیم و نظر نمیدهیم؛ [ امّا ] در همان بُرد دیدى که انسان معمولاً در مسائل پیش‌بینى میکند، لااقل تا ده بیست سى سال دیگر قضیّه این است. حالا بعد از سى سال دیگر هم، هر کس بود؛ ما نمیدانیم چه خواهد بود و چه تصمیمى خواهد گرفت. فعلاً آنکه ما فکر میکنیم و بُرد دید ما و نگاه ما و تحلیل ما ایجاب میکند، این است. از این نتیجه میگیریم که باید سپاه را به معناى حقیقى کلمه تقویت کرد. و این یک تکلیف است: هم بر گردن شما و هم بر گردن من؛ از بُعد معنوى گرفته ‌ - یعنى روحیه و فکر و اعتقاد و اخلاص و همان چیزهایى که سپاه را از بقیّه‌ی نیروهاى مسلّح متمایز کرده که اگر آنها را از سپاه بگیریم، معنایش این است که سپاه را نداریم - و از این خصوصیّات معنوى و درحقیقت ساختار روحىِ یک سازمان، تا سازمان‌دهى ادارى و نظامى و سلسله‌مراتب فرماندهى و استحکام مدیریّت و توانایی‌هاى علمى و رزمى و ابزار و بقیّه‌ی چیزهایى که لازم دارد. این را ما باید

«6»