تفکّر اسلامى و شریعت اسلامى، هم شکل گرفته و هم اداره میشود و هم اینکه این نظام پذیرفته است که به سمت تحقّق کامل شریعت اسلامى و اهداف اسلامى حرکت کند. علما در بلاد اسلامىِ دیگر، از این جهت بار سبکترى بر دوش دارند. اگرچه وظیفهی دفاع از دینْ عمومى است، امّا سکوت علماى دین در مقابل سلاطین و رؤساى ظالم و ضدّدینى و سیاستهاى استکبارى - چه شرقى و چه غربى - قابل قبول نیست و وظیفهی دفاع از دین که خداى متعال بر عهدهی علماى دین و مرشدین ملّت و معلّمین امّت گذاشته، اختصاص به زمان و مکان خاصّى ندارد. در همهی اقطار ( ۳ ) اسلامى، در درجهی اوّلْ مسئولیّت دفاع از اسلام و قرآن و شریعت اسلامى بر عهدهی علما است و هیچ شرایطى آنها را معاف نمیکند از دفاع از حریم مقدّس دین. این وظیفه بر عهدهی همه است؛ منتها در کشورهاى دیگر، کار علما آسانتر است، سادهتر است، پیچیدگى کار علما در نظام اسلامى را ندارد. آنجا مسئولیّت دفاع از حیثیّت جهانىِ اسلام بر دوش آنها نیست؛ مسئولیّت تنظیم یک سیستم و نظامى که تمام گوشهوکنارهاى آن باید بر اساس اسلام شکل بگیرد، بر دوش آنها نیست. آنها وظیفهی امر به معروف و نهى از منکر را دارند - در مراحلى که در فقه مشخّص شده، به هر اندازهاى که امکان اثر هست یا براى آنها مقدور است - امّا ادارهی یک نظام، ادارهی مردم، ساختن و پرداختن و جمعوجور کردنِ مجموعهی زندگى انسانها بر اساس اسلام، کار بسیار پیچیده و ظریف و دشوارى است. این در