بیانات سال 1368


روایات، حقیقت است، بیان واقعیّات است. خب جهادى شد، مبارزه‌اى شد، تلاشى شد، اخلاصى بود، خداى متعال برکت داد، پیروزى به دست آمد، حاکمیّتِ اسلام شد، قرآن عزیز شد، مسلمانها در دنیا اهتزاز ( ۱۱ ) معنوى پیدا کردند و احساس کردند که مسلمانى ننگ نیست، افتخار است. قبلاً خیلى از مسلمانها در بسیارى از نقاط عالم، خجالت میکشیدند که بگویند مسلمانیم، یا تظاهرات ( ۱۲ ) مسلمانى کنند. در داخل کشور خودمان هم این‌جور بود. [ امّا ] امروز مسلمانها در اقصاى آسیا تا قلب اروپا تا مناطق دیگر دنیا، افتخار میکنند که بگویند ما مسلمانیم. خب اسلام عزّت پیدا کرد، بحمدا‌لله‌ جامعه‌ی اسلامى [ محقّق ] شد، این جامعه استقرار پیدا کرد، ریشه دواند، ده سال با مشکلات مبارزه کرد؛ اینها همه نِعَم الهى و برکات الهى است. بایستى شکر بگزاریم و قدر بدانیم. امّا تکلیف ما ‌ - با حسّاسیّتش، با دقّت و ظرافت خاصّش - همچنان به جاى خود باقى است. اگر خداى نکرده ما نتوانیم قضاى اسلامى را به معناى واقعى در جامعه پیاده کنیم، نتوانیم عدل اسلام را در دستگاه قضاوتمان و دستگاه حکومتمان نشان بدهیم، نتوانیم تداول ( ۱۳ ) ثروت بین اغنیا را ‌ - که اسلام منع کرده - با نظام اقتصادىِ درست در جامعه‌ی اسلامى مجسّم و محقّق کنیم، نتوانیم اخلاق اسلامى را و ارزشهاى اسلامى را در جامعه مجسّم کنیم و درنتیجه نظامى باشد با پرچم اسلام و با اسم اسلام امّا با حقیقت و معناى غیراسلامى و احیاناً

«6»