بیانات سال 1368


حقیقت تلخ، بسیار سخت است. براى ما در طول سالهاى گذشته، تصوّر آن دنیایى که در آن امام نباشد، آن جهان بی‌روح، آن فضاى افسرده، آن زندگى غم‌انگیزى که در آن امام و رهبر و مراد و معلّم و مرشد و پدر و امید ما حضور نداشته باشد، بسیار سخت بود. پروردگارا ! ما در این مصیبت به تو پناه میبریم، از تو تسلّا میجوییم، از تو کمک میخواهیم، به تو شِکوه میکنیم. اى بقیّة‌ا‌لله‌، اى حجّة‌بن‌الحسن‌العسکرى ! این مصیبت بزرگ را به تو تسلیت عرض میکنیم. امّا از خودِ آن معلّم بزرگ و پدر مهربان آموخته‌ایم که مصیبت‌ها را ‌ - هرچه بزرگ - باید تحمّل کرد. مصیبت رحلت پیغمبر اسلام را و مصیبت شهادت علی‌بن‌ابی‌طالب را و مصیبتهاى بزرگ را، یاران و مؤمنان تحمّل کردند؛ از مصیبت، وسیله‌ی عروج و پلّکانى ساختند به سمت هدفهاى والا و بلند. اى امام بزرگ ما، اى خمینى عزیز ما ! ما هم از خداى تو کمک میگیریم و درسهاى تو را درس زندگى خودمان قرار میدهیم، شاید از این مصیبت، پلّکانى بسازیم به سمت هدفهاى والا و عزیزى که تو یک عمر در راه آن مجاهدت کردى. امروز در خطبه‌ی اوّل مایلم راجع به اماممان صحبت کنم. درباره‌ی امام عزیز ما خیلى حرف زده شد؛ امّا به اعتقاد بنده هنوز زود است که ما یا تحلیلگران جهانى، امام بزرگوار ما را بدرستى بشناسند: شخصیّت عظیمى که در طول تاریخ، بعد از انبیا و اولیا، امثال او بسیار بندرت در مقاطعى از تاریخ ظهور میکنند، کارهاى بزرگ

«2»